Friday, September 4, 2009

نقش - No.4 - شطرنج

چند وقتی است صبح ها که از خواب پا می شوم شطرنج بازی می کنم ! می روم زیر آب جوش را روشن می کنم و بعد تا آب جوش بیاید می روم در Yahoo و با یک آدم از همه جا بی خبر تر از خودم شطرنج بازی می کنم . مغزم را اول صبحی باز می کند و تجربه نشان داده که بازدهی را بالا می برد . بگذریم ...
هفته ی پیش بود که شکست سنگین/زیبایی خوردم ! کلاً کم نمی بازم ، اول صبح هم هست و سلول های خاکستری تا تک تک از خواب بیدار شوند طول می کشد . اما این یکی خیلی برایم جالب بود.
در اواسط بازی که زمین خلوت تر شده بود ، طرف ترکیبی به صورت این طرح زیر ساخت ، ترکیبی از یک سرباز و یک فیل که خیلی جالب بود . اسب نداشت ، اسب را من گذاشتم که بگویم اینجا که آن به درد نمی خورد . فقط فیل و سرباز بود و علی رقم همه ی تلاشهایی که من کردم، این دو مهره اش تا آخر بازی حرکت نکردند ، همان جا که بودند ، ماندند و خوش بودند !

خیلی سعی کردم در روزهای بعد که مشابه اش را بسازم اما آسان نبود ، نمی گذاشتند ، حتی با حرکات انتحاری به فیل و سربازهای من حمله می کردند . فکر کنم که این شطرنج باز های معلق در Yahoo این را خوب می دانند که یک فیل و سرباز خیلی خطرناک تر از جمع تک تکشان است ..


No comments: